فخر فروشی در کودکان
فخر فروشی اغلب، بیشتر کودکان ده، یازده ساله را درگیر می کند. آنها هنر و استعداد خود را به دیگران نشان می دهند و کارهایی را که سبب افتخارشان است انجام میدهند. در واقع بزرگ جلوه دادن خود میتواند شیوه ای باشد برای اینکه همسالانش او را تایید کنند و او حس کند هم پایه دیگران است.
فخرفروشی در کودکان چگونه اتفاق می افتد؟
در بیشتر وقت ها این کار سبب سرگرمی و تفریح آنها میشود چنانچه کودکی نسبت به اطرافیان خود با دلسوزی و مسئولانه رفتار کند این به رخ کشیدن های گاه و بی گاه مشکلی به وجود نمی آورد.
برخی از والدین از روی قصد بچه های خود را به فخر فروشی مجبور میکنند. مادری که همیشه به بچه اش میگوید : تو فقط بازیکن ماهر تیم هستی یا تو زیباتر از دختر های دیگر هستی خودپسندی و غرور دروغی را در او تقویت می کند.
هنگامی که کودک کودک شما فخر می فروشد که «پدر من از پدر تو قویتره!» امکان دارد سبب نارزاحتی شما شود، ولی هیچ جایی برای نگرانی نیست. در واقع، این رفتاری کاملاً عادی برای کودکی در سن قبل از پیشدبستانی است.
این مسئله تا اندازه ای به علت خودخواهی اوست، زیرا کودک در فهمیدن برداشت دیگران مشکل دارد و قسمتی نیز به علت این حقیقت خواهد بود که کودکتان سعی می کند بفهمد دقیقاً چه نوع اثر و تاثیری در جهان دارد. حس فردیت دگرگون شده و متورم یک کودک تا سن پیشدبستانی از خود و کارهایی که میتواند انجام دهد مانند پختن شام یا رنگ کردن نردههای بالکن، چیزی طبیعی و سالم است، چون او در حال یادگیری این حقیقت است که میتواند اتفاقاتی را رقم بزند و اعتماد به نفسش به سرعت در حال بالا رفتن است.
بنابراین هنگامی که میشنوید فرزندتان خود را بالا میبرد و مثلاً میگوید: «من میتونم سریعتر از تو بدوم!» برایش پند و نصیحت نکنید. در عوض، کمک کنید توانایی دیدن دیدگاههای دیگران، یادگیری همکاری و مهربان بودن را پیدا کند. پس، مثلاً به جای این که کودک خود بگویید: «تو از دیگران بهتر نیستی»، روی عواقب رفتار او تمرکز و کمک کنید احساسات دوستان خود را تشخیص دهد و با آنها همدلی کند.
فخر فروشی یا اصطلاحاً پزدادن در کودکان در یک مرحله خاص سنی ناگزیر می شود. درست است که آنها موقع این موارد فخر فروشی ها در مورد ساده ترین و پیش پا افتاده ترین چیزها مانند نوع اسباب بازی ها یا حتی اعضای خانواده شان ملاحظه احساسات طرف مقابل خود را مثل بزرگسالان نمی کنند ولی واقعیت این است که والدین زمان بسیاری را در شبانه روز صرف تعریف و تمجید از کودکانشان و اغراق در مورد توانایی ها و داشته های آنان می کنند.
والدین امروزی هرچند از هر موقعیتی برای تقویت حس اعتماد به نفس کودکانشان استفاده می کنند، ولی بعضی اوقات این حس اعتماد به نفس جای خود را به خودشیفتگی ویرانگر می دهد که سبب می شود آنان در مقابل دیگران بی اعتنا باشند.
آیا والدین باید به کودکان پیش دبستانی خود نرم خویی و فروتنی را به جای این نوع رفتارهای فخر فروشانه آموزش دهند.
فخر فروشی و پزدادن در این سن و سال نه فقط عادی است، بلکه اشکالی نیز ندارد. کودکان در این سن یاد می گیرند که توانایی انجام کارهای زیادی را هر چند به طور نهفته دارند.
کودکانی که درعشق و امنیت بزرگ شوند در سنین پیش از دبستانی احساس اعتمادبه نفس شان قدرتمند است و همچنان به داشتن عقاید مثبت از خودشان که گاه جنبه خودشیفتگی پیدا می کند ادامه می دهند زمانی که یک کودک سه، چهار ساله توجه شما را به دست اوردها و نتیجه کارهایش جلب می کند (چه نشان دادن یک نقاشی، تزئین سالاد الویه و چیدن میز شام باشد یا زدن به هدف در بازی هایی مانند فوتبال و ...) در واقع احساس رضایت خود را از شرایط، موقعیت ها و اشخاص مانند «من خوشحالم»، «این کار را دوست دارم» یا «این افراد مرا دوست دارند» برای شما نشان می کند.
دکتر برکووتیز می گوید: «چیزی که والدین را نگران می کند این وضعیت زیاده روی در رضایت از خود است که آن نیز عادی است چون کودکان در این سن با نسبیت آشنا نیستند و همه چیز را کامل فرض می کنند.
یک کودک تصور نمی کند من در انجام این یک کار خوب و توانا هستم و امکان دارد در انجام کاری دیگر نباشم. او فقط فکر می کند که من خوب هستم، بهترین هستم و همه کار را می توانم انجام دهم. این رفتار یا نوع نگاه تا سن دبستان که کودکان به تدریج به درک واقع گرایانه تری از توانایی ها و ضعف های خود می رسند ادامه دارد.
در آنجایی که کودکان چه درمهد و چه در محیط های بازی زمان بسیاری را با گروه همسالان خود طی می کنند امکان مقایسه کردن خود با هم کلاسی ها و دوستانشان را پیدا می کنند این عادی است که بخواهند احساس اعتماد به نفس خود را با ادعای برتری نشان دهند. بچه ها بیشتر تصمیم به جریحه دار کردن احساسات دوستانشان را ندارند و واقعیت این است که آنها به راحتی درک نمی کنند که تأکید بر موفقیت های خودشان امکان دارد در دیگری حس بدی به وجود آورد.
بچه های سه تا چهار ساله اصلا نمی فهمند، که دیگران حس متفاوتی را در مورد یک رویداد یا اتفاق واحد دارند.
زیاده روی بعضی کودکان در فخرفروشی به آن دلیل است که آنها تأیید و پذیرش کافی را از والدینشان دریافت نمی کنند.
آنها از فخرفروشی و پزدادن به عنوان شیوه ای برای پی بردن به این که کارشان یا موفقیت شان چه ارزش گذاری مثبتی از طرف پدر و مادرشان یا دیگر بزرگسالان می شود استفاده می کنند.
در مورد کودکانی که ناگهان خودشیفته و یا فخرفروش می شوند، باید دلیل را در تغییر و تحولات محیط و یا اطرافیانش پیدا کرد. در هنگام بهتر است مساله پیش آمده را با مربی او در میان بگذارید. همین طور می توانید از روش های زیر برای هدایت بهتر احساسات کودکتان و تقویت حس اعتماد به نفس او به جای خودشیفتگی محض استفاده کنید:
پیشگیری از فخر فروشی کودکان
الگو باشید
کودکان رفتار درست را با تماشاکردن و تقلید از شما یاد می گیرند پس به واکنش خود در برابر موفقیت ها توجه کنید. در برابر بچه ها دیگران را سرکوب و یا آنها را مسخره نکنید و یا در مورد موفقیت هایتان اغراق نکنید.
روانشناسان اعتقاد دارند که والدین باید به کودکان نشان دهند می شود بدون فخرفروختن یا جریحه دار کردن احساسات دیگران حس خوبی از خود داشت.
کودکان را درست تشویق کنید
هرچند خوب است کودکان را به علت دست پیدا کردن به موفقیتی که هم سن و سالان او نداشته اند تشویق کنید ولی تلاش کنید این تشویق را متوجه کوشش و زحمت او کنید.
به جای این که بگویید «تو توپ را بهتر از همه به دروازه فرستادی یا بیشترین ستاره ها مال تو بود به او بگویید: «واقعاً تلاش کردی بهترین بازی را داشته باشی».
یاد بگیرید احساسات دیگران را محترم بشمارد: چنانچه شنیدید کودکتان به دوستش گفت: «نمی توانی آن را انجام دهی ولی من می توانم. صبر کنید تا دوستش برود و بعد به او بگویید:
«خیلی خوب است که تو می توانی آنقدر خوب با توپ بازی کنی ولی چنانچه او همیشه به تو می گفت خیلی بهتر از تو بازی می کند چه حسی پیدا می کردی آنگاه مواردی در اختیار او قرار دهید و به طور مثال به او بگویید: «دفعه بعد که دوست داشتی بگویی چقدر خوب بازی کردی به مامان و بابا بگو. ما همیشه دوست داریم موفقیت هایت را از زبان خودت بشنویم.»
تعریف کردن و تعریف شنیدن دوطرفه است
یک راه برای کنترل مبالغه در «خودشیفتگی» این است که به کودکتان یاد دهید به دنبال پیدا کردن راه هایی برای تشویق دیگران باشد.
«می توانید به او بگویید تو در این بازی خیلی خوب هستی ولی ببین دوستت چه پیشرفتی کرده تا مانند تو خوب بازی کند. بیا تشویقش کنیم.»
بچه ها در این سن امکان دارد میلی نداشته باشند تا از دوستشان تعریف کنند ولی احترام به دیگران و ملاحظه دیگران را از شما یاد می گیرند و آن را به واضح می بینند.