دعوای کودکان چیزی طبیعی است ولی متاسفانه بزرگترها به آن با دید منفی نگاه می کنند. کودک در هنگام بازی دعوا میکند، دعوا برای او یک نوع کشف محیط و دنیای بزرگترهاست . در این دعواهای کودکانه کودک خود را به جای بزرگسالان می گذارد و خود را بزرگ میبیند. دعوای کودکان دلایل مختلفی دارد. برای دانستن بیشتر همراه ما باشید.
دلایل دعوای کودکان
میل داشتن به مخالفت و سرپیچی
بعضی از کودکان بی آنکه خودشان بدانند چرا، همیشه در حال دعوا در مدرسه یا خانه هستند. هرچقدر بیشتر تلاش کنیم از طریق حرف زدن و دانستن دلیل مخالفت و دعواهایشان به آنها کمک کنیم، کمتر نتیجه می گیریم. این بچهها بیشتر از گروههای دیگر مستعد بهانهگرفتن و پرخاشگری هستند.
میل به به وجود آوردن مزاحمت
تعدادی از کودکان همراه با استفاده از کلمات آزاردهنده با دیگران وارد مشاجره و آنگاه درگیری فیزیکی میشوند. در حقیقت، سلاح آنها برای حمله، مزاحمت کلامی است. دلیل حملههای آنها حل مشکلات درونیای است که خود هم از آن بیخبرند.
درگیری ناخواسته
بعضی وقتها دعوای کودک در مدرسه به این علت است که کودک دیگری به او حمله نموده و او را درگیر کرده است. در چنین شرایطی، کودکان دو دسته هستند: دستهی اول به آسانی درگیر شده و دعوا بالا میگیرد؛ دستهی دوم درگیر نشده و مورد ظلم قرار میگیرند.
همه بچههایی که برای حل مشکلات خود دعوا میکنند، یک نقطهی مشترک دارند: عدم رشد مهارتهای حل مسئله در محیط اجتماعی. توانایی حل مسئله، یکی از تواناییهای اجتماعیای است که در روند آموزش کنترل عصبانیت در شرایط گوناگون، به دست میآید.
هنگامی بچه هایمان دعوا می کنند چه کار کنیم؟
به کودک خود برای انتقال شرایط فرصت بدهید
قدری به فرزند خود زمان دهید تا از شرایطی که در آن درگیر دعوا بوده بیرون بیاید. خیلی زود او را به چالش نکشید، چون تغییر شرایط برای افراد در هر سنی سخت است. پردازش احساسات در دقایق اولیه بعد از دعوا برای هر کودکی دشوار است. هنگامی که فرزندتان آرام شد، حرف زدن با او را شروع کنید.
با فرزندتان به صورت مستقیم حرف بزنید
هنگامی که حرف می زنید، تلاش کنید از سرزنش، فریب یا به دام انداختن فرزندتان پرهیز کنید. در عوض، در تربیت فرزند خیلی مستقیم و روشن باشید. شاید جمله میخواهی به من بگویی چه اتفاقی افتاده است؟ آغاز خوبی برای حرف زدن با او باشد. تلاش نکنید کودک خود را با گفتن جملاتی مثل “آیا امروز در مدرسه اتفاقی افتاده که بخواهید در مورد آن حرف بزنید” به دام بیاندازید.
به چیزی که فرزندتان میگوید گوش دهید – حتی چنانچه او نادرست می گوید
چنانچه فرزندتان مایل به حرف زدن است، اجازه دهید اول همه داستان را برای شما تعریف کند. در صورتی که کودکتان را زمانی که به نظر میرسد حقیقت را نمیگوید متوقف کنید، امکان دارد نکتهای را که لازم است بدانید از دست بدهید. معمولا، ادراک یک کودک با یک بزرگسال یکی نیست. به هر حال، این برداشتهای اشتباه باید اصلاح شود. بنابراین فرزندتان را تشویق کنید که صحبت بکند.
از استفاده از کلمه اما، ولی دوری کنید
در اینجا یک قانون مهم هست – هنگامی که با فرزند خود مخالف هستید یا میخواهید چیزی را به او تذکر دهید، از استفاده از کلمه اما خودداری کنید – به جای آن از کلمه ای مانند “و” استفاده کنید. درک کنید که کلمه اما ارتباط موثر را کاهش میدهد، چون در حقیقت به معنی گوشزد کردن اشتباه به فرزندتان است. استفاده از کلمات این چنینی سبب رفتار تدافعی فرزندتان خواهد شد.
از حس خود پیروی کنید
چنانچه بهمدرسه و معلم فرزندتان مطمئن هستید، بگذارید تا بهترین راهحل را برای فرزندتان پیدا کنند. ولی چنانچه حس ششم شما میگوید که آنها بهاندازۀ کافی این کار را نمیکنند، بهدنبال مشورت بیشتر باشید.
هرزمان که مناسب است به مشکل بپردازید
چنانچه لازم است بر مشکل تاکید کنید و از نتایج بدست آمده درس بگیرید. میتوانید با هماهنگ کنندۀ نیازهای مخصوص در مدرسه یا با معلم ارشد حرف بزنید تا مشکل را حل کنید. همین طور میتوانید حل مشکل را بهروانشناس تحصیلی بسپارید.