سندرم تغییر مکرر یکی از معضلاتی است که میتواند گریبانگیر سازمان ها شده و مانع از پیشرفت آن ها شود، در واقع سازمانی که درگیر سندرم تغییر مکرر میشود قبل از به نتیجه رسیدن یک تغییر سراغ تغییرات جدید می شود و تمرکزش را در بهبود خدمات به مشتریان از دست میدهد.
ایجاد تغییرات در جهت مثبت برای سازمان ها میتواند سازمان یا اداره شما را به سمت رشد و پیشرفت و پویایی ببرد حتی عقیده بر این است که هر چه این تغییرات بزرگتر باشد میتواند نتایج بهتری به دنبال داشته باشید. ولی مشکلی که امروزه مدیران برخی سازمان ها با آن مواجه هستند " سندرم تغییر مکرر " ( به انگلیسی : Repetitive Change Syndrome ) است.
مدیران سازمان های بزرگ و موفق همیشه توصیه می کنند که برای پویا نگه داشتن سازمان و حرکت رو به جلو به دنبال تغییرات مثبت باشید ولی نحوه این تغییرات و فاصله زمانی و پیوستگی بین آن ها اهمیت زیادی دارد.
از نظر مدیریت سازمانی تغییرات به معنی تخریب خلاقانه است یعنی برای رشد و بقا یا باید تغییر کنید یا نابود شوید. به عقیده اغلب مدیران اگر رنج نکشیم نمیتوانیم تغییر بزرگی ایجاد کنیم و آینده ای روشن تر بسازیم و در حوزه کاری خود از رقیبان پیشی بگیریم.
جدا شدن شریکان و متحد شدن با سازمان های دیگر ، نوسازی محل کار یا ایجاد تغییرات جدید ، تعدیل نیروهای ناکارآمد برای استخدام نیروهای جدید یا تلاش برای ساختن تیم جدید میتواند دلایل ایجاد تغییرات در محیط های کاری باشد.
ایجاد تغییرات در محیط کاری اگر با مطالعه و زمان بندی مناسب انجام شود میتواند به نفع سازمان باشد ولی مشکل زمانی ایجاد می شود که مدیران برای تست ایده هایشان ، علاقمند به تغییرات بیش از اندازه و تخریبگر باشندکه ثبات محیط کاری را به هم بزنید. در این موارد میتواند گفت که مدیر سازمان مبتلا به سندرم تغییر مکرر شده .
معمولا مدیرانی که در گرداب سندرم تغییر مکرر گرفتار می شوند از آثار منفی آن بر عملکرد کلی سازمان بی اطلاع هستند. برای پیشگیری از بروز سندر تغییر مکرر مدیران اجرابی باید به طور مداوم سازمان تحت نظرشان را برای یافتن علایم آن بررسی نمایند.
تعریف سندرم تغییر مکرر
زمانی که یک سازمان بیش از توان معقول کارکنان خود برای پذیرش تغییرات ، شروع به بمباران تغییر می کند ، نتیجه ای به جز به ثمر نرسیدن و اجرای ناقص تغییرات ، نخواهد گرفت. پیامد اصلی این مشکل فرسایش کارکنان است. شرکت هایی که به طور مکرر در حال ایجاد تغییر هستند بیش از حد روی تغییرات داخلی تمرکز دارند ، به اندازه اس که از نیاز مشتریان غافل می شوند.
عوارض سندرم تغییر مکرر
سازمانی که به سندرم تغییر مکرر دچار شده است بیش از حد معقول ، کارکنان خود را به تغییرات عادت میدهد و به صورت پشت سر هم ، سازمان را با تغییرات مکرر بمباران می کند و در نهایت هیچ کدام از این تغییرات به ثمر نمی نشنید یا به صورت ناقص اجرا می شود.
مهم ترین عارضه سندرم تغییر مکرر ، فرسودگی کارکنان است.
سازمانی که دچار سندرم تغییر مکرر شده بیش از این که به نیاز مشتریان فکر کند روی تغییرات داخلی متمرکز می شود و به جای پیشرفت ، عملا از رقیبان عقب می افتد.
تخریب بیش از حد همیشگی و نبود ساخت و ساز کافی با وجود
تغییرات ، سازمان به سمت نابودی می رود.
تغییرات اغلب منفی بوده و به ضرر سازمان تمام می شود.
هر چه میزان تغییرات بیشتر است ، کند تر ، پرهزینه تر و طاقت فرساتر می شود.
هر چه تغییرات طاقت فرساتر شود ، تغییر کمتری ایجاد می شود.
کارمندان دچار فرسایش روحی شده اند و انگیزه پیشرفت ندارند.
علایم سندرم تغییر مکرر
سندرم تغییر مکرر می تواند عوارض جبران ناپذیری بر سازمان ها داشته باشد از جمله :
پیش قدمی بیش از حد
به عنوان مثال شخصی که به تازگی در شرکتی مشغول به کار شده است متوجه شود که مسئولیت هایی که باید انجام میداده قبل از او شروع شده یا متوجه می شوید که همکارانتان مسئولیت بخش شما را بر عهده گرفته اند و فرد تازه وارد کمی از مسئولیت خودش را ایفا میکنید.
شرکت دائم در حال تغییر اهداف است که باعث شده تحمل افراد تمام شود به همین دلیل تغییر اهداف با این که شروع می شوند ولی به سرانجام درستی نمی رسند.
اولویت های کاری متعددی در دستور کار افراد است و هر کسی بیشتر از حد توانش کارهایی برای انجام دادن دارد که باعث کاهش کیفیت خدمات به مشتریان می شود.
بروز بحران هایی که با تغییرات دائم در ارتباط هستند
زمانی که تغییرات به صورت مکرر انجام می شد ، افراد نمی دانند که چه کسی قرار است مسئولیت تغییرات را بر عهده بگیرد و احساس نگرانی و سردرگمی پیدا می کنند.
کارکنان نمی دانند که برای پیشبرد کارها از چه روشی بهره ببرند و مشتریان نمی دانند چه کسی مسئول انجام کارشان است.
هر چه سرعت ایجاد تغییرات بیشتر باشد مسلما سرعت ایجاد بحران هم بیشتر خواهد بود.
فروپاشی ذهنی کارکنان و ایجاد بدبینی در پرسنل
تغییرات مکرر نتیجه ای به جز ایجاد بدبینی در کارکنان یک سازمان ندارد. معمولا تغییرات خارج از توان و تحمل کارکنان میشود و باعث ایجاد طنزی تلخ در محل کار و فروپاشی ذهنی افراد خواهد شد.
نتایج سندرم تغییرمکرر
- کاهش ظرفیت سازمان برای تغییرات بعدی و اثر گذار
- عدم تکمیل شدن ،کندی یا ناپدید شدن اولویت های قبلی
- عدم مشارکت و تلاش کارکنان برای پیشبرد کسب و کار
- کارکنان به امید جلب توجه مدیریت ، اولویت های ذهنی خودشان را اجرا می کنند.
- از بین رفتن تمرکز روی کسب و کار و جلب رضایت مشتری
- فراموش شدن نیازها و انتظارات مشتریان
