رضا رویگری (زادۀ 26 دی 1325 شمیران تهران)، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون و خواننده ایرانی است. او همچنین در حرفهٔ نقاشی نیز فعال بوده و در سالهای اخیر در نمایشگاههایی در ایران و آمریکا، آثارش را به نمایش گذاشته است. وی خوانندهٔ سرود معروف «ایران ایران» (الله الله) دراول انقلاب میباشد. او همچنین به عنوان خواننده، آلبوم کازابلانکا را در سال ۱۳۹۲ منتشر نمود.
چکیده ای از بیوگرافی رضا رویگری:
نام و نام خانوادگی: رضا رویگری
زمینه فعالیت: سینما و تلویزیون
تولد: 26 دی - تهران 1325
پیشه: بازیگر، خواننده، نقاش
همسر(ها) :فرشته میر هاشمی (سابق)
تارا کریمی
فرزندان: کیارش رویگری
بیوگرافی رضا رویگری:
رضا رویگری در سال ۲۶ دی ماه ۱۳۲۵ در منطقه تجریش در تهران به دنیا آمد. تنها فرزند خانواده بوده و یک پسر دارد و یک نوه دختر دارد، دوران مدرسه و دبیرستان را در همان تجریش به پایان رساند. او به خلبانی علاقه مند بود و دوبار امتحان داد ولی قبول نشد. سپس به نقاشی روآورد و با نمایش «ویس و رامین» به کارگاه نمایشی پیوست.
او در جشنواره های نانسی، ورشو و چند شهر آلمان و آمریکا نمایش هایی را اجرا کرده است. بازی در سریال های تلویزیونی را با سریال «محله بهداشت» شروع نمود.
با فیلم «عقابها» به کارگردانی زنده یاد خاچیکیان به سینما آمد و ۲۸ فیلم سینمایی بازی کرد و برای کارهای خود آهنگسازی نیز کرد. او در چند نمایشگاه نقاشی در ایران و آمریکا شرکت کرد و یک کنسرت نیز در سال ۱۹۹۶ در آمریکا برگزار نمود.
بیماری رضا رویگری:
رضا رویگری سال 1395 دچار سکته مغزی شد که این اتفاق وی را خانه نشین کرد.
بیماری رضا رویگری از زبان خودش: بعد از کنسرتی که با گروه «آریژ» در کشور لبنان داشتم، به دلیل عارضه قلبی در بیمارستان ایران بستری شدم و بعد از جراحی به دلیل لخته شدن خون، سکته مغزی کردم و دوباره برای مشکلات ریوی به بیمارستان مراجعه کردم.
گفتگو با رضا رویگری و همسرش تارا کریمی بعد از ازدواجشان:
وقتی برای استقبال رفتم با رضا آشنا شدم
تارا کریمی که در شیراز با رویگری آشنا شده با اشاره به اینکه قبل از آشنایی نمی دانسته وی بازیگر است می گوید:من اصلا ایشان را به عنوان بازیگر نمی شناختم و هیچ کاری از ایشان ندیده بودم. راستش در افتتاحیه برنامه ای در شیراز رضا رویگری به عنوان مهمان دعوت شده بود و دوست من هم وظیفه میزبانی ایشان را برعهده داشت. وقتی برای استقبال از ایشان به فرودگاه رفتیم اولین بار ایشان را دیدم و طی چند روزی که آنجا بودند با هم آشنا شدیم.
وقتی “بوتیک” را دیدم از رضا ترسیدم
وی ادامه می دهد:واقعا تا آن موقع نمی دانستم ایشان بازیگر است و او به من پیشنهاد تماشای فیلم “بوتیک” را داد و زمانی که این فیلم را دیدم یک جورهایی واقعا ترسیدم و فکر کردم نکند شخصیتش مانند شخصیت داخل فیلم باشد و برای همین تا یک مدت به تلفن هایش جواب نمی دادم تا اینکه خودش پیامک داد و من هم پرسیدم شخصیت شما همین طوری ست؟ و ایشان هم پاسخ داد آن فقط یک نقش است و سپس پیشنهاد داد “اجاره نشینها” و بعد “مختارنامه” را ببینم.
پدرم مخالف ازدواجمان بود
تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط 23 سال داشت درباره مخالفت های والدین اش با این ازدواج بیان می کند:پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من می گفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگی ات داشتی و نمی خواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلی ها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.
چند سال تنها زندگی کردید؟!
رضا رویگری: به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم.
خیلی از مردم می پرسند چرا از همسر قبلی خود جدا شدید؟!
رضا رویگری: من حس می کنم مردم کمی بیکار هستند و دنبال حواشی مختلف می گردند. این مسائل هم جز مسائل شخصی و خصوصی زندگی هست اما مردم به شدت درباره مسائل شخصی کنجکاو هستند. همسر قبلی من عاشق کارش بود و از صبح تا شب سرکار بود و خیلی به فکر زندگی نبود. وی دفتر روانشناسی داشت و همه وقت و زندگی اش کارش بود.
تارا(همسر رویگری):البته خیلی خانم خوب و دوست داشتنی بودند.
چه شد که با تارا ازدواج کردید؟
رضا رویگری: چندسال پیش برای برنامه ای به شیراز رفته بودم. تارا یک دوست به نام ستاره داشت که دوست مشترکمان محسوب می شد. ستاره به تارا گفت که یک دوست هنرپیشه ام برای چند روز به شیراز می آید و اسم من را برد، تارا هم گفت که تا به حال اسمش را نشنیده و نمی شناسمش! به هرحال ستاره و تارا برای استقبال من به فرودگاه آمدند و همانجا برای اولین بار همدیگر را دیدیم. تا من را دید، گفت آقای رویگری چقدر شما خوش تیپ هستید! همانجا بود که عشق شوری در میان ما نهاد! معمولا هم همه عاشق من می شوند. من در اوایل آشنایی مان گفتم تارا من آینده تو نیستم و باید به زندگی ات برسی اما واقعا بدون تارا هم نمی توانستم زندگی کنم. (باخنده) حرفی زدم که جذب من شود!
پدرم مخالف ازدواجمان بود
تارا کریمی که موقع ازدواج با رویگری فقط 23 سال داشت درباره مخالفت های والدین اش با این ازدواج بیان می کند:پدرم مخالف بود و حتی خواهر بزرگم مدام به من می گفت چه اتفاقی افتاده، تو که برنامه دیگری برای زندگی ات داشتی و نمی خواستی ازدواج کنی. اما به هر حال این اتفاق افتاد. خیلی ها می گفتند رضا جای پدرت است و از این ازدواج برحذر کن ولی حرف مردم برایم مهم نبود.
چند سال تنها زندگی کردید؟!
رضا رویگری: به سال نرسید. چندماه بین ازدواج اول و دوم من فاصله بود. این شایعه بود که من بلافاصله از همسر قبلی ام جدا شده و با تارا ازدواج کردم. به اینگونه نبود. من از دو سال قبل از جدایی رسمی، به نوعی تنها زندگی می کردم و می خواستیم که جدا شویم. یک سال و هشت ماه بعد از جدایی هم که با تارا ازدواج کردم.
خیلی از مردم می پرسند چرا از همسر قبلی خود جدا شدید؟!
رضا رویگری: من حس می کنم مردم کمی بیکار هستند و دنبال حواشی مختلف می گردند. این مسائل هم جز مسائل شخصی و خصوصی زندگی هست اما مردم به شدت درباره مسائل شخصی کنجکاو هستند. همسر قبلی من عاشق کارش بود و از صبح تا شب سرکار بود و خیلی به فکر زندگی نبود. وی دفتر روانشناسی داشت و همه وقت و زندگی اش کارش بود.
تارا(همسر رویگری):البته خیلی خانم خوب و دوست داشتنی بودند.
چه شد که با تارا ازدواج کردید؟
رضا رویگری: چندسال پیش برای برنامه ای به شیراز رفته بودم. تارا یک دوست به نام ستاره داشت که دوست مشترکمان محسوب می شد. ستاره به تارا گفت که یک دوست هنرپیشه ام برای چند روز به شیراز می آید و اسم من را برد، تارا هم گفت که تا به حال اسمش را نشنیده و نمی شناسمش! به هرحال ستاره و تارا برای استقبال من به فرودگاه آمدند و همانجا برای اولین بار همدیگر را دیدیم. تا من را دید، گفت آقای رویگری چقدر شما خوش تیپ هستید! همانجا بود که عشق شوری در میان ما نهاد! معمولا هم همه عاشق من می شوند. من در اوایل آشنایی مان گفتم تارا من آینده تو نیستم و باید به زندگی ات برسی اما واقعا بدون تارا هم نمی توانستم زندگی کنم. (باخنده) حرفی زدم که جذب من شود!
به بازیگری علاقه ندارید؟
تارا: معتقدم بازیگری نشأت گرفته از احساسی درونی است كه توانایی آن باید ذاتا درون فرد وجود داشته باشد. گرچه عموم مردم فكر میكنند میتوانند بازیگر شوند.
سمت نقاشی نرفتید؟
رضا رویگری: چون چپ دست هستم بعد از سكته دست چپم كار نمیكند. حتی میخواستم پرتره همسرم را بكشم اما نمیتوانم قلم در دست بگیرم.
تصمیم نگرفتید در این مدت نمایشگاه نقاشی بگذارید؟
رضا رویگری: فقط چند تابلو در ایران دارم. همه آثارم در آمریكاست. گفتهام اگر بشود برایم بفرستند كه نمایشگاهی برگزار كنم.
برنامهای برای موسیقیتان نداشتید؟
رضا رویگری: چرا. تصمیم داشتم از بهترین كارها در سه آلبومم كنسرت بزرگی بگذارم اما دیگر نمیتوانم چون صدایم رفت. اگر مریض نشده بودم برنامههای زیادی داشتم.
خانم كریمی شما صدای آقای رویگری را دوست دارید؟
تارا: عاشق صدایش هستم. خب تن صدای رضا خیلی زیباست. اما بعد از بیماری وقتی كاری را خواندند و شنیدم اصلا مانده بودم كه واقعا این صدای خودش است؟ چیزی كه واقعا میخواهم این است كه رضا یك بار دیگر بتواند بخواند.
آقای رویگری از كارهای خودتان آرشیوی دارید؟
رضا رویگری: همه را ندارم. گاهی هم كارهای خودم را در خانه دوره میكنم و میبینم. هنوز «شاهگوش» را كامل ندیدهام. خیلی از آن تعریف میكنند؛ حتی داوود میرباقری میگوید: «رضا بازی خوشگلت را در این كار هم آوردی.» به نظرم بد نیست آدم گاهی كارهایش را ببیند. گاهی آهنگهایی را كه خواندهام میشنوم دلم میگیرد كه دیگر نمیتوانم بخوانم. امیدوارم زودتر برگردم به همان روزها.
هیچ برنامهای برای كار مشترك با همسرتان نداشتید؟
رضا رویگری: دلم میخواست اگر فیلمی ساختم كه نقش خوبی داشت به او بدهم. طرحی از زندگی خودم را فیلمنامه كردهام كه اگر روزی آن را ساختم نقش مادرم را به تارا میدهم.
شبیه مادرتان هستند؟
رضا رویگری: مادرم خیلی از تارا زیباتر بودند. مادرم زن بسیار زیبایی بود؛ پدرم خیلی نه، اما در عوض پدرم خیلی خوشاخلاق و خوش پوش بودند. خدا را شكر میكنم كه از هر كدام چیزهای خوبی به ارث بردهام. (باخنده)
زندگی رضا رویگری در خانه سالمندان:
رضا رویگری با انتشار ویدیویی از اقامت اجباری خود در خانه سالمندان کهریزک خبر داد و از هوادارنش خواست به او کمک کنند.
رضا رویگری در این ویدئو میگوید: «سلام به مردم و طرفداران عزیز. من رضا رویگری هستم و از خانه سالمندان کهریزک با شما صحبت میکنم. بعد از شصت سال کار، همسرم من را انداخته اینجا. نه تلفنی دارم و نه کارت بانکی. نه میتوانم برای کارم به کسی زنگ بزنم و نه کسی میتواند به من زنگ بزند. ممنوعالملاقات هم هستم. از همه حلالیت میطلبم، اگر کار بدی کردم من را ببخشید. اینجا برای من مثل زندان میماند. اگر آن طرفداران خوبم که میدانم کم هم نیستند به من کمک کنند، ممنون میشوم.»
بعد از ویدئوی تکاندهنده و پیگیریِ نماینده وزیر ارشاد، برخی از چهرههای شناخته شده با رضا رویگری بازیگر سینما و تلویزیون در آسایشگاه کهریزک دیدار کردند.
در این ویدئو علیرام نورایی و حضورِ اینترنتی پرویز پرستویی و شهربانو منصوریان و چندی دیگر دیده میشوند.
در این جلسه پرویز پرستویی از این اتفاق ناگوار میگوید و چهرهها به خانهدار شدنِ او اشاره میکنند که قرار است به زودی در آپارتمان خودش مستقر شود و پرستاری تماموقت از او مراقبت کند.